شرکتهای خودروساز بهاصطلاح خصوصی طی سالهای اخیر عمدتا در حال همکاری با خودروسازان مختلف چینی بودهاند. با ازسرگیری تحریمها اینبار برخی چینیها هم از کشور خارج شدند و شرکتهای مختلف را با انبوهی از خودروهای تعهدشده باقی گذاشتند. این موضوع باعث شده است بسیاری از کارشناسان بر تغییر استراتژی همکاری با چینیها و دیگر خودروسازان جهانی تاکید کنند. آنها معتقدند صِرف سیکیدیکاری صحیح نیست و باید برنامه دیگری در این خصوص پیادهسازی شود.
در خصوص اینکه استراتژی همکاری با چینیها و دیگر خودروسازان چگونه باید باشد و شرکتهای خودروساز بخش خصوصی چه رفتاری باید در قبال شرکا و مشتریان خود داشته باشند، با سعید مدنی مدیرعامل پیشین گروه خودروسازی سایپا به گفتوگو پرداختیم.
وضعیت شرکتهای خودروساز خصوصی را با توجه به وضعیت اقتصادی چگونه ارزیابی میکنید؟
شرکای بسیاری از این شرکتها نیز همکاری با آنها را متوقف کردهاند، اما برخی دیگر که سهامدار شرکتهای ایرانی شدهاند، در ایران ماندگارتر خواهند بود. البته شرکتهای خصوصی طی سالهای اخیر روند روبهرشد سودآور و در بازار خودرو فعالیت خوبی داشتند. اما بههرحال جریان تحریم باعث شده است برخی شرکای این شرکتها از کشور خارج شوند. اما مشکل بزرگ برای خودروسازان بخش خصوصی نیز پیشفروشهایی است که انجام دادهاند.
این خودروسازان باید مشتریان را با دادن سود مشارکت یا سود تاخیر و خسارت عدم تحویل راضی کنند و اجازه ندهند این قضیه چندان طولانی شود.
مشکل دیگر که وجود دارد، این است که شرکتهای خودروساز با مردم با صراحت صحبت نمیکنند که مثلا فلان شرکت از همکاری با ما خارج شده است و دیگر امکان تحویل خودرو را نداریم. وقتی شرکت رنو یا کیا و برخی چینیها از کشور رفتند، دو شرکت خودروساز، خودروهای دیگری را جایگزین یا خسارت را پرداخت کردند. اما خصوصیها اصلا خودرویی ندارند که جایگزین کنند.
عدهای از مردم هم فکر میکنند با صبر کردن مشکل حل خواهد شد. من فکر میکنم این شرکتها باید با صراحت اعلام کنند ممکن است این مساله ادامهدار باشد و نتوانند خودرو تحویل دهند و بههرحال با پرداخت خسارت رضایت مشتریان را جلب کنند.
از آنجا که این خودروسازان خودرو جایگزین ندارند، امیدوار هستیم تعداد زیادی خودرو پیشفروش نکرده باشند. به عقیده من، باید حتی در صداوسیما اعلام کنند فلان خودروساز خارجی از کشور رفته و خودروهای جدید را نمیتوانند تحویل دهند تا مردم هم تکلیف خود را بدانند.
بیشتر این شرکتها با چینیها همکار بودند. بسیاری از چینیها هم از ایران رفتهاند. فکر میکنید با توجه به اینکه چینیها چندان در داخلیسازی همکاری نمیکردند، استراتژی همکاری با آنها در آینده چگونه باید باشد؟ یعنی اگر در آینده تحریمها وجود نداشته باشد، چگونه با چینیها باید همکاری کرد؟
چینیها سالانه حدود 25میلیون دستگاه خودرو تولید میکنند و به لحاظ کیفی نیز بسیار پیشرفت کردهاند و طی سالهای آینده به سطح خودروهای کرهای، ژاپنی و حتی اروپایی خواهند رسید. بههرحال ما باید آنها را در فضای رقابتی قرار بدهیم تا در کنار بالا بردن توانمندیهای خودمان که همان پلتفرمهای ملی است، قدرت چانهزنیمان بالا ببریم.
طی سالهای گذشته فرانسویها وارد ایران شدند و میزان ریسکپذیری صنعت خودرو ما را میدانستند و ما هم حدود 70 تا 80درصد بازارمان را بهراحتی در اختیارشان قرار دادیم که این کار صحیحی نبود.
حالا این صحبت که دیگر اجازه ندهیم که وارد صنعت خودرو کشور شوند، صحبت درستی نیست. اما باید به تدریج حضورشان را کمرنگ کنیم و نقش 70 تا 80درصدی را به نقش 10درصدی برسانیم.
این مساله فقط برای فرانسویها باید اجرا شود؟ یا بهطور کلی این استراتژی درخصوص همه خودروسازان دیگر اتخاذ شود؟
درهرحال ما نباید تمام تخممرغهای خود را در سبد یک یا دو شرکت خودروساز قرار دهیم. بلکه باید در یک فضای رقابتی و با توجه به برنامهریزی در خصوص تولید 3میلیون دستگاه خودرو، سرمایهگذاریها انجام شود تا توجیه اقتصادی داشته باشد. یعنی باید 3میلیون دستگاه خودرو تولید شود تا هم برای داخلیها و هم برای شرکتهای خارجی صرفه اقتصادی وجود داشته باشد.
در چنین شرایطی، چینیها هم میتوانند مانند سایر خودروسازان وارد رقابت برای تولید خودرو در کشورمان شوند. وقتی فضا رقابتی شود، مطمئنا آن زمان منافع ایجادشده اول در جیب خودمان خواهد رفت و میتوانیم قدرت چانهزنی را افزایش دهیم. البته یک نکته هم وجود دارد که باید حداقل 50درصد تولیدات، تولیداتی با برند کشور باشد.
باید این فضا را برای شرکتهای خارجی ایجاد کنیم که حتی اگر با ما همکاری نکنید، میتوانیم نیازمان را برطرف کنیم. یعنی محصولات مختلف را طراحی و در کلاس جهانی تولید و عرضه کنیم. این هم نیازمند برنامهریزی درازمدت است. نه اینکه صرفا درخصوص تولید 3میلیون دستگاه خودرو شعار بدهیم و هر سال هم از میزان تیراژ خودروهایمان کاسته شود.
در بسیاری از مواقع که بهاصطلاح تحریمها کماثر میشود، ما برنامهریزیهایمان را رها میکنیم. دوباره سراغ سیکیدیکاری میرویم تا زودتر به سود برسیم و کمتر زحمت بکشیم. اما دوباره شرایط تحریم پیش میآید و مشکلات تکرار میشود. این شرایط را چندبار در دهههای گذشته تجربه کردهایم. هر موقع فشارهای بینالمللی برداشته میشود، ما هم راحتطلب میشویم و برنامهریزیهای عمدتا صحیح شرایط بحران را رها میکنیم.